یلدای ایرانیان (شب یلدا مبارک)

یلدای ایرانیان
به نام خدا
چقدر باید افسوس گذشته*ها را بخوریم. هر گزارشی را که می*نویسیم ناخودآگاه*گریزی نیز به گذشته*ها داریم. این بار هم می*گویم شب چله هم شب چله*های قدیم. یادش بخیر کرسی مادربزرگ.
اجازه دهید برای بسیاری از نوجوانان و احتمالا جوانان که یحتمل نمی*دانند کرسی چه صیغه*ای است توضیح دهیم که در زمان مادربزرگ*های ما، اتاق*ها هر یک جداگانه رادیاتور شوفاژ نداشت. از لوله*کشی گاز هم خبری نبود. شاید به همین دلیل مردم آن زمان نمی*دانستند گرم شدن زمین و سوراخ شدن لایه ازن یعنی چه. القصه، خانه*ها تنها با یک بخاری نفتی، والر یا علاءالدین (نوعی بخاری نفتی بدون دودکش)، آن هم نه تمام اتاق*ها، بلکه فقط یکی از آنها کمی حرارت می*گرفت.
نمی*توانستی با لباس آستین کوتاه و احیانا عرق*گیر در خانه زندگی کنی. زمستان برای خودش ابهتی داشت؛ اما داستان کرسی از این قرار بود که بعضی*ها در کنار هر یک از این وسایل گرما*زا یا شاید به جای آنها از کرسی برای گرم کردن خود، نه گرم کردن خانه استفاده می*کردند. کرسی چهارپایه*ای چوبی بود که روی آن لحاف بزرگی می*انداختند. ظاهرا چند سال دیگر باید لحاف را نیز برای بچه*ها ترجمه کرد و زیر آن در این اواخر که زندگی*ها مدرن*تر شده بود منقل برقی و تا پیش از آن منقل زغالی می*گذاشتند و همه اعضای خانه تا گردن زیر لحاف فرو می*رفتند تا خود را گرم کنند.

برگردیم به ماجرای شب چله. اواخر پاییز وقتی صدای پای ننه*سرما کم*کم به گوش می*رسید، مادربزرگ به فکر تهیه سور و سات شب چله یا همان شب یلدا می*افتاد. شب چله و یلدا یعنی چه؟ صبر کنید می*گویم؛ اما پیش از آن، بقیه ماجرا: گردو و برگه زردآلو، نخودچی و کشمش، البته نه از این نخودچی*های گرد و تپلی امروزی، نخودچی*های ریز و زرد رنگی که مادربزرگ قبلا پوست آنها را جدا کرده و برای همین شب کنار گذاشته بود و شاید بتوان نمونه آن را در بازارهای قدیمی، مثل بازار امامزاده صالح پیدا کرد، انجیر خشک و اگر کمی چشم می*گردانیدی، در لابه*لای آن کمی هم مغز بادام. این که آجیل چه داشته باشد مهم نبود. اینها همه بهانه*ای بود برای جمع شدن اعضای خانواده در کنار هم.

هندوانه را مادربزرگ از خیلی وقت پیش و از تابستان در گوشه*ای از انبار خانه نگه داشته بود، نه به این خاطر که در زمستان هندوانه گران بود، بلکه به این دلیل که هر میوه*ای تنها در فصل خودش پیدا می*شد، در زمستان اثری از هندوانه در میوه*فروشی*ها نبود. مقداری هم انگور به نخ آویزان کرده و تا آن وقت به سلامت نگه داشته بود. مادربزرگ با آماده کردن این خوراکی*ها خیالش آسوده می*شد. شب چله همه اینها را روی کرسی می*چید. حافظ و شاهنامه را هم می*آورد و منتظر بچه*ها می*شد......................
 
ادامه در ادامه مطلب

یلدای ایرانیان
به نام خدا
چقدر باید افسوس گذشته*ها را بخوریم. هر گزارشی را که می*نویسیم ناخودآگاه*گریزی نیز به گذشته*ها داریم. این بار هم می*گویم شب چله هم شب چله*های قدیم. یادش بخیر کرسی مادربزرگ.
اجازه دهید برای بسیاری از نوجوانان و احتمالا جوانان که یحتمل نمی*دانند کرسی چه صیغه*ای است توضیح دهیم که در زمان مادربزرگ*های ما، اتاق*ها هر یک جداگانه رادیاتور شوفاژ نداشت. از لوله*کشی گاز هم خبری نبود. شاید به همین دلیل مردم آن زمان نمی*دانستند گرم شدن زمین و سوراخ شدن لایه ازن یعنی چه. القصه، خانه*ها تنها با یک بخاری نفتی، والر یا علاءالدین (نوعی بخاری نفتی بدون دودکش)، آن هم نه تمام اتاق*ها، بلکه فقط یکی از آنها کمی حرارت می*گرفت.
نمی*توانستی با لباس آستین کوتاه و احیانا عرق*گیر در خانه زندگی کنی. زمستان برای خودش ابهتی داشت؛ اما داستان کرسی از این قرار بود که بعضی*ها در کنار هر یک از این وسایل گرما*زا یا شاید به جای آنها از کرسی برای گرم کردن خود، نه گرم کردن خانه استفاده می*کردند. کرسی چهارپایه*ای چوبی بود که روی آن لحاف بزرگی می*انداختند. ظاهرا چند سال دیگر باید لحاف را نیز برای بچه*ها ترجمه کرد و زیر آن در این اواخر که زندگی*ها مدرن*تر شده بود منقل برقی و تا پیش از آن منقل زغالی می*گذاشتند و همه اعضای خانه تا گردن زیر لحاف فرو می*رفتند تا خود را گرم کنند.

برگردیم به ماجرای شب چله. اواخر پاییز وقتی صدای پای ننه*سرما کم*کم به گوش می*رسید، مادربزرگ به فکر تهیه سور و سات شب چله یا همان شب یلدا می*افتاد. شب چله و یلدا یعنی چه؟ صبر کنید می*گویم؛ اما پیش از آن، بقیه ماجرا: گردو و برگه زردآلو، نخودچی و کشمش، البته نه از این نخودچی*های گرد و تپلی امروزی، نخودچی*های ریز و زرد رنگی که مادربزرگ قبلا پوست آنها را جدا کرده و برای همین شب کنار گذاشته بود و شاید بتوان نمونه آن را در بازارهای قدیمی، مثل بازار امامزاده صالح پیدا کرد، انجیر خشک و اگر کمی چشم می*گردانیدی، در لابه*لای آن کمی هم مغز بادام. این که آجیل چه داشته باشد مهم نبود. اینها همه بهانه*ای بود برای جمع شدن اعضای خانواده در کنار هم.

هندوانه را مادربزرگ از خیلی وقت پیش و از تابستان در گوشه*ای از انبار خانه نگه داشته بود، نه به این خاطر که در زمستان هندوانه گران بود، بلکه به این دلیل که هر میوه*ای تنها در فصل خودش پیدا می*شد، در زمستان اثری از هندوانه در میوه*فروشی*ها نبود. مقداری هم انگور به نخ آویزان کرده و تا آن وقت به سلامت نگه داشته بود. مادربزرگ با آماده کردن این خوراکی*ها خیالش آسوده می*شد. شب چله همه اینها را روی کرسی می*چید. حافظ و شاهنامه را هم می*آورد و منتظر بچه*ها می*شد.

نبرد اهریمن و امشاسپندان

در ایران باستان، در دی ماه 4 جشن وجود داشت که شامل روزهای اول، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم این ماه بود؛ اما امروزه، ایرانیان تنها درازترین شب سال، یعنی شب اول زمستان را جشن می*گیرند. در اصطلاح قدیم، شب اول زمستان را شب چله می*گویند. مردم، زمستان را در حقیقت 2 ماه یا 2 بخش می*دانستند که 40 روز اول را چله بزرگ و 40 روز آخر را که مصادف با جشن سده است، چله کوچک می*نامیدند. پیشینیان براین باور بودند که در این شب، فرشته بدی*ها (اهریمن) با فرشته خوبی*ها (امشاسپندان) به جنگ می*پردازند و در این نبرد طولانی که برابر درازترین شب سال است، بالاخره فرشته خوبی*ها، اهریمن را شکست داده و تاریکی از روشنایی شکست می*خورد و صبح بعد زاده شدن مجدد خورشید، آغاز می*شود. زایش خورشید و آغاز دی را، آیین*ها و فرهنگ*های بسیاری از سرزمین کهن، آغاز سال قرار داده*اند و به شگون روزی که خورشید از چنگ شب*های اهریمنی نجات می*یافت، جشن می*گرفتند.

مردم سراسر ایران زمین روز پس از شب چله، یکم دی ماه را خور روز و دی گان می*خواندند و به استراحت می*پرداختند. در این روز عمدتا به این لحاظ از کار دست می*کشیدند که نمی*خواستند احیانا مرتکب کار بدی شوند که میترائیسم ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می*شمرد.

خور روز (دی گان) در ایران باستان در عین حال روز برابری انسان*ها بود. در این روز همگان ازجمله شاه لباس ساده می*پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می*گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان می*دانستند و در جبهه*ها رعایت می*کردند و خونریزی موقت قطع می*شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجامیده بود.

جشن شب چله، پس از نوروز تنها جشنی است که تاکنون در میان ایرانیان پایدار مانده است.

میلاد دوباره نور

اما قصه این که شب چله را شب یلدا نیز می*نامند چیست؟ شب یلدا را شب تولد خورشید و آغاز خلقت می*دانند. در باور ایرانیان، یلدا، شب تولد خورشید است. طولانی*ترین شب سال سپری می*شود و تاریکی که تا دیروز در روزهای سرد و تاریک بر نور غلبه یافته بود، جای خود را به نور می*دهد. از این پس روز طولانی*تر و شب کوتاه*تر می*شود و نور بر تاریکی غلبه می*کند و دوره سیاهی، ظلمت و تباهی پایان می*گیرد. همه چیز در حال منقلب شدن است و این آغاز انقلاب زمستانی است، در برابر انقلاب تابستانی که از اول تیر آغاز می*شود. به همین دلیل در باور ایرانیان، شب یلدا شب تولد روشنایی*هاست که باید برای آن جشن گرفت.

یلدا ریشه در تاریخ جهان دارد. شب یلدا زادروز مهر یا میتراست. خدای پیمان و عهد و ایزدی تویی. میترائیسم یکی از تاثیرگذارترین مذاهبی است که نخست در شرق و بعدها در غرب و در دین مسیحیت ردپای بسیاری از خود به جای گذاشت. این شب را از دیرباز نزد مردم جهان شبی مقدس می*دانستند. یلدا از نظر معنی معادل با کلمه نوئل از ریشه ناتالیس رومی به معنی تولد است و نوئل از ریشه یلداست. پس از مسیحی شدن رومیان، 300 سال پس از تولد عیسی مسیح (ع) کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زادروز عیسی (ع) پذیرفت، زیرا زمان تولد او دقیقا معلوم نبود.در واقع یلدا یک جشن آریایی است و پیروان میترائیسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می*کرده*اند. وقتی میترائیسم از تمدن ایران باستان در جهان گسترش یافت، در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز 21 دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته می*شد، ولی پس از قرن چهارم میلادی به دنبال اشتباهات محاسباتی این روز به 25 دسامبر انتقال یافت و در آن زمان مسیحیان روز 6 ژانویه را به عنوان روز تولد مسیح جشن گرفتند؛ اما با گسترش مسیحیت در آن زمان به دلیل این که نمی توانستند مردم را از برپا داشتن این جشن منع کنند، روز کریسمس را با روز 25 دسامبر جابه*جا کردند. ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه درباره یلدا می*نویسد: «این شب در مذهب رومیان عید یلداست و آن میلاد مسیح است.» یلدای ایرانی با کریسمس از یک مایه سرچشمه گرفته*اند. در گاهشماری ایران باستان، سال با فصل سرد شروع می*شد و خود واژه سال که از آن زمان به یادگار مانده است از واژه سرده گرفته شده است. اول سال مسیحی که در فصل سرد و از اول ژانویه شروع می*شود، یادگاری از همان دوران است. اما آنچه مسلم است یلدا جشنی ایرانی است که ایرانیان پس از رهایی از بیدادگری و ستم، به شکرانه بازیافتن آزادی برپا می*کردند و پیروزی نیکی بر بدی و روشنایی بر تاریکی و داد بر ستم را گرامی می*داشتند. فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و خور روز را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه ازجمله گفته است:

که ما را ز دین بهی ننگ نیست
به گیتی، به از دین هوشنگ نیست
همه راه داد است و آیین مهر
نظر کردن اندر شمار سپهر
آیین درازترین شب سال

یکی از مهم*ترین آیین*های شب چله، شب*نشینی اعضای خانواده است. نیاکان ما در این شب تا صبح بیدار می*ماندند تا طلوع خورشید تازه متولد شده را ببینند. لازمه برپایی جشن شب یلدا حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به نشانه کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است و همچنین خوراکی*های فراوان تهیه می*شد تا این شب بیداری را آسان*تر کند. خوراکی*هایی همچون انار و هندوانه و سنجد، به نشانه رنگ سرخ خورشید انتخاب می*شدند.

اکنون آنچه از مراسم شب یلدا باقی مانده، مراسم شب نشینی است. شاهنامه*خوانی و فال حافظ نیز دیر زمانی است که پای ثابت جشن*های شب یلدا شده*اند. مردم دیوان اشعار لسان*الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می*گشایند و فال دل خویش را از او طلب می*کنند. در برخی دیگر از نقاط ایران نیز شاهنامه*خوانی رواج دارد. نقل خاطرات و قصه*گویی پدربزرگ*ها و مادربزرگ*ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می*کند. در میان ایرانیان در این شب، جایی را نمی*یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزو آداب و رسوم آن نباشد. ایرانیان در هر کجای دنیا که باشند، بنا به امکانات خود خوراکی*هایی فراهم می*کنند، اما هندوانه میوه*ای است که هیچ گاه از قلم نمی*افتد، زیرا عده زیادی اعتقاد دارند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند، در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند، سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد. امیدوارم این موضوع باعث نشود قیمت هندوانه از این که هست گران*تر شود؛ اما اگر هم شد، مطمئن باشید می*توان بدون هندوانه هم شب چله را گذراند، هیچ آبی از آب تکان نمی*خورد. بهتر است به فکر اصل ماجرا باشید و از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرید. اینها همه ترفندهایی است که بتوانید خانواده پراکنده امروزی را که هر یک از اعضای آن سر در کار خود دارد، گرد هم آورید و شبی را با صفا و صمیمیت در کنار یکدیگر سحر کنید.

سفری به گوشه و کنار ایران در شب چله

مردم ایران در شهرها و روستاهای مختلف با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم ویژه* خود شب چله را جشن می*گیرند. خراسانی*ها معتقدند در شب چله باید از میوه*هایی که دارای خواص ویژه*ای هستند خورد تا سال آینده خواص آنها در بدن باقی بماند. این میوه*ها شامل هویج، گلابی، انار، زیتون سبز، خربزه و هندوانه است که در میان میوه*ها، هندوانه از میوه*های اصلی است که باید در شب چله خورده شود. چراکه می*گویند هندوانه گرمی مغز و سوزندگی جگر را دفع می*کند. همچنین معتقدند هر کس در شب چله هندوانه بخورد، جگرش لک برنمی*دارد. البته پس از خوردن هندوانه، رسم براین است که پوست هندوانه را به پشت*بام همسایه می*اندازند تا اگر استطاعت خرید این میوه را ندارد، پوست آن را بتراشد و بخورد و این عمل تا بام همسایه هفتم ادامه دارد. از مراسم دیگر این شب فرستادن خوانچه میوه است که از طرف داماد و برای خانواده عروس فرستاده می*شود. این خوانچه پر از میوه با هدایای مناسب از قبیل قواره پارچه، دستبند یا گردن بند برای عروس است. در این خوانچه باید لااقل 7 رنگ میوه (انار، انگور، پرتقال، سیب، گلابی و هندوانه)* وجود داشته باشد.

رسم جالبی که در شهر کرمان از قدیم رواج داشت، این بود که مردم در این شب تا صبح بیدار می*ماندند به امید این که قارون در لباس هیزم شکن ( ثروتمند افسانه*ای) به خانه آنان وارد شود و برای خانواده*های فقیر تکه*های چوب آورد. این چوب*ها به طلا تبدیل می*شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می*آورند. این رسم یاد آور بابا نوئل در مراسم کریسمس است.

در شیراز بیشتر خانواده*ها از دوستان و آشنایان خود دعوت می*کنند و برای پذیرایی میهمانان سفره*ای می*گسترند که بی*شباهت به سفره هفت سین نوروز نیست. در این سفره آینه، قاب عکس حضرت علی، دولاله و چند شمع روشن، اسفند و انواع تنقلات شامل نخودچی، کشمش، حلوای ارده و آجیل مشکل گشا، رنگینک، ارده شیره، خرما، انجیر، به همراه چند شاخه گل قرار می*گیرد. غذای ویژه شیرازی*ها در این شب هویج پلو به همراه کشمش، مغز گردو و رب است. در این شب، همه افراد خانواده تا دیر وقت به شوخی، گفتگو، خاطره*گویی و مشاعره می*پردازند و گرفتن فال حافظ بخصوص در این شب رواج فراوان دارد.

در نقاط مختلف مازندران 2 روز مانده به شب چله مردم به تهیه* مقدمات این شب می*پردازند و پس از غروب آفتاب دور کرسی می*نشینند و سالمندان حاضر در مجلس به تعریف از سردی زمستان و دوره*های یخبندان گذشته، داستان*ها و افسانه*ها می*پردازند. آنها بعد از صرف شام و چای، روی کرسی، سفره*ای پهن می*کنند که در آن سفره، خوراکی*هایی از قبیل: پرتقال، نخود برشته و کشمش و هندوانه که شاه میوه این مجلس است، به اضافه انواع تنقلات و شیرینی*های محلی وجود دارد. افراد خانواده*ها به شوخی، بذله*گویی و گفت و شنود و تفال به دیوان حافظ می*پردازند. در پایان جشن هر نفر با چشم*های بسته تعدادی گردو برداشته و هنگام خواب زیر تشک خود گذاشته و صبح گردوها را می*شکند؛ اگر مغز آن سفید و خوب بود، نیتش برآورده می*شود. همچنین در این شب داماد خوانچه*ای شامل تمام چیزهایی که برای شب چله لازم است، به اضافه ماهی و مرغ به خانه همسر آینده خود می*فرستد. مردم مازندران معتقدند که اگر در این شب ننه سرما گریه کند، هوا بارانی و اگر پنبه*های توی لحاف را بریزد بیرون، برف و اگر گردنبند خود را پاره کند، تگرگ می*بارد.

در گیلان و شهرها و روستاهای آن هرکس بنا به توانایی مالی خود میوه و آجیل تهیه می*کند. مردم گیلان، خوردن هندوانه را واجب و مفید می*دانند. آنها هندوانه*هایی که محصول بوستان خودشان بوده را برای شب چله در ساقه*های برنج بافته شده نگه می*دارند. افراد خانواده با چند خانواده که خویش و قوم هستند، در یک جا برگرد سفره*ای جمع می*شوند و به گفتگو و ترانه خوانی و بزن و بکوب می*پردازند. کسانی که نامزد دارند، برای همسر آینده خود شب چله گر می*فرستند که اگر این کار را نکنند، به علت ترک رسم، مورد سرزنش خانواده عروس قرار می*گیرند. مردم لرستان شب چله با گوسفند یا بوقلمونی که برای شب چله، پروار و چاق کرده*اند غذا تهیه می*کنند. افراد خانواده*ها به همراه بزرگان خانواده*ها دور هم جمع می*شوند و به گرفتن فال و تعریف داستان و خاطره می*پردازند. آنها برای این شب مانند دیگر شهرهای ایران انواع تنقلات و میوه*ها، خربزه و هندوانه تهیه می*کنند. شب چله نیز نوجوانان و جوانان محله*های مختلف در لرستان به گروه*های 2 یا 4 نفری تقسیم می*شوند و به پشت بام خانه*ها می*روند و از مسیر دودکش بخاری*های خاموش خانه*های قدیمی یا جلو پنجره*ها شال می*فرستند و با خواندن ترانه*های مخصوص این شب تقاضای آجیل و تنقلات می*کنند و صاحبخانه نیز مقداری از مواد خوراکی آن شب را به پرشال می*بندد و با تکان دادن شال اشاره می*کند که بالا بکشند.

در*شب **یلدا چکار کنیم؟

یلدا جشن خانوادگی است و شاید یکی از دلایل ماندگاری*اش همین است. می*توانید در این شب با اقوام نزدیک و درجه اول دور هم جمع شوید. این بهانه*ای است که غیر از مراسم ختم و عروسی و شب عید، دور هم باشید. اگر با کسی کدورتی دارید، می*توانید براحتی با او آشتی کنید. اگر تازه ازدواج کرده*اید، شب را بین اقوام هر دو طرف تقسیم کنید. خاطر جمع باشید که وقت کم نمی*آورید، چون یلدا طولانی*ترین شب سال است. فال حافظ بگیرید، این کار باعث می*شود سر همه گرم شود و به جای پرخوری، به فرهنگ و ادب هم بپردازند. از کسانی که شب چله سال گذشته در کنارتان بودند و حالا نیستند یاد کنید و فاتحه*ای برایشان بخوانید. اگر جایی مهمان هستید، حتما در پذیرایی از میهمانان به صاحبخانه کمک کنید. تا صور اسرافیل بدمد بیدار نمانید! به فکر بچه*ها و مدرسه*شان هم باشید. ضمنا یادتان باشد همسایه*ها گناهی ندارند که لشگر فامیل*های شما هوس کرده*اند در خانه شما دور هم باشند. حالا که پس از قرنی به هم رسیده*اید، بدون این که از کسی غیبت کنید، از کنار هم بودن لذت ببرید.

بعد از همه اینها باز هم می*گوییم، یلدا بهانه*ای است برای این که فراموش نکنیم خانواده رکن اصلی جامعه است. اگر قرار است در خانه خود بمانید، کار روزانه خود را زودتر تعطیل کنید و طوری برنامه*ریزی کنید که ترافیک سنگین خیابان*ها مانع حضور بموقع شما در جمع خانواده نشود، در این شب حداقل برای مدتی تلویزیون را خاموش کنید، فرزندانتان را از پای کامپیوتر بلند کنید. اگر آجیل و شیرینی و هندوانه نیست، بگذارید نباشد. با اندکی تنقلات هم می*توان شاد بود و از بودن در کنار یکدیگر لذت برد. مطمئن باشید بچه*ها از شنیدن خاطرات کودکی شما خسته نمی*شوند، آنها را سرگرم کنید. از آنها بخواهید از وقایع تلخ و شیرینی که در مدرسه و کوچه و خیابان برای آنها اتفاق افتاده است، تعریف کنند. حتما شب خاطره*انگیزی خواهد بود.
منبع:جام جم

اثرات درمانی استحمام با گیاهان

گیاهان دارویی برای قرنهای متمادی جهت استحمام مورد استفاده آرایشی و درمانی قرار گرفته‌اند. این گیاهان معمولاً دارای بوی مطبوع، رنگ دلخواه یا خواص دارویی گوناگون بوده‌اند. از طرفی در دسترس بودن در منزل موجب استفاده هرچه بیشتر از آنها شده است.


امروزه مشخص شده که فرآورده‌های گیاهی افزوده شده به وان حمام به میزان زیادی موجب تحریک پوست میشوند. در مقایسه با گروه کنترل، استحمام با کاج (pine bath) موجب افزایش بیشتری در تعداد گلبولهای سفید شده است.

در حال حاضر هیچ شکی وجود ندارد که تعداد زیادی از ترکیبات دارویی تهیه شده از گیاهان با اضافه شدن به وان حمام از طریق پوست جذب میشود. این ترکیبات خونرسانی به لایه‌های بافتی نزدیک پوست را زیاد می‌کنند و فوائد اثرات دارویی آنها به موجود زنده می‌رسد.

باید خاطرنشان کرد که تحقیقات علمی درباره درمان بوسیله استحمام با فرآورده‌های گیاهی در مراحل اولیه خود می‌باشد همچنین بحث‌های قابل توجهی درباره نوع فرآورده‌های مورد استفاده برای استحمام وجود دارد. قرصها و نمک‌های استحمام که بصورت OTC (بدون نسخه) بفروش می‌رسند برای مصارف درمانی فایده‌ای نداشته و بیشتر جنبه آرایشی دارند.
از طرف دیگر روغن‌های خالص با کیفیت و نیز اشکال امولسیون ممکن است استانداردهای لازم را داشته باشند. بدون شک عصاره تام گیاهان نیز مؤثرند اما عمومیت کمتری دارند زیرا قوام سفت شبیه شربت داشته و آب را کدر می‌کنند لذا هرجا که اثری بجز اثرات حاصل از جذب فرآورده مدنظر باشد مورد استفاده قرار می‌گیرند مثلاً استحمام با گیاه دم اسب.

- روغن‌های استحمام گیاهی به ترکیبی از کل قسمتهای گیاهان دارویی ترجیح داده میشوند زیرا روغن‌های فرّار اجزای فعالی هستند و به طور آشکاری جذب پوستی دارند.

گاهی جوشانده غلیظ گیاه دم اسب یا پوست بلوط تهیه و به آب استحمام افزوده میشود یا مقدار لازم از داروی گیاهی در یک کیسه کتانی گذاشته شده و کیسه مزبور را در آب استحمام قرار میدهند. از این روشها برای استحمام کامل استفاده نمی‌شود اما همچنان برای استحمام نسبی و کمپرس مرطوب مناسب هستند.
- طبقه بندی گیاهان دارویی برای استفاده در استحمام بر اساس اجزاء فعال آنها کار مشکلی است زیرا اثرات آنها با یکدیگر همپوشانی دارد. اما این طبقه بندی واضحترین تصویر را ارائه میدهد. در ذیل مهمترین گیاهان دارویی مورد استفاده در استحمام، مورد بحث قرار گرفته‌اند.

استحمام با کاج (Pine Baths)

استحمام با کاج به طور گسترده‌ای بکار رفته و به طور وسیعی مورد تحقیق قرار گرفته است. مشخص شده که این نوع استحمام دارای اثر محرک و تحریکی (سوزشی) غیر اختصاصی وابسته به دوز است که به آسانی قابل کنترل میباشد. صنوبر نروژی بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و شاخه‌های جوان از درختان 80-60 ساله ترجیح داده میشوند زیرا اجزای فعال بیشتری دارند. موارد درمانی این نوع استحمام برای بیماریهای عصبی، روماتیسمی و دردهای عصبی است. حداقل نیم ساعت استراحت بعد از استحمام با کاج باندازه خود استحمام مهم است.

استحمام با پوست بلوط (Oak Bark Bath)

بلوط فاقد اسانس و فقط محتوی تانین است که به طور متوسط نسبت به کاج بیشتر بوده و عمدتاً به صورت موضعی اثر میکند از این نوع استحمام عمدتاً در درمان بماریهای مزمن پوست، تقویت پا و همانند اینها استفاده میشود. فوائد فرم کمپرس آن برای اگزمای ترشح‌دار و بیماریهای چشمی تحت بررسی است. ابتدا مقدار کمی از پوست بلوط را در یک لیتر آب می‌جوشانند تا حجم آب به نصف برسد و این جوشانده را به حمام دست یا پا می‌افزایند.

استحمام با سبوس گندم (Bran Bath)

این نوع استحمام دارای اثر تسکین دهنده روی پوست است و برای بیماریهای حاد پوستی و معمولاً برای پوستهای حساس به کار میرود که صابون را تحمل نمی‌کنند.

استحمام با گیاهان معطر

این حمامها محتوی اسانس بوده و از طریق پوست جذب میشوند لذا دارای اثرات موضعی و عمومی هستند و اثر موضعی آن برجسته است. گیاهان زیر بصورت گسترده‌ای در حمام‌های معطر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

سنبل الطیب (Valerian)

والرین دارای ویژگیهای آرام‌بخش و خواب آور است. بنابراین ترجیحاً در شب مورد استفاده قرار می‌گیرد. گاهی اوقات باید مواظب بود تا حین استحمام فرد بخواب نرود و در وان سقوط نکند. دم کرده 100 گرم ریشه والرین یا 250 گرم تنطور آن به وان افزوده میشود. میتوان عصاره تام گیاه را توصیه نمود.

باد رنجبویه (Melissa)

بادرنجبویه دارای اثرات آرام‌بخش و شل کننده است و عمدتاً برای بیماریهای قلبی با منشاء عصبی، بیقراری عمومی و مشکلات بخواب رفتن به کار میرود. بهتر است عصاره تام گیاه مورد استفاده قرار گیرد. بجای آن میتوان یک تا دو قاشق غذاخوری از روغن خالص بادرنجبویه را به آب وان افزود.

اکیر ترکی (Calamus)

این گیاه واجد ویژگیهای تونیک عمومی است. لذا استحمام با آن برای ضعف وخستگی عمومی دوران نقاهت، کم خونی، بیماریهای متابولیک و دیابت بسیار مفید است. اکیر ترکی تحریک کننده است لذا بهتر است بهنگام صبح مورد استفاده قرار گیرد نه در شب. بیماران مبتلا به Neurovegetative dystonia و بیماریهای مشابه، می‌توانند استحمام با آنرا صبح شنبه و یکشنبه انجام دهند و بدنبال آن یک ساعت در بستر استراحت نمایند.

اکلیل کوهی (Rosemary)

محتوی کافور (camphor) است که روی سیستم گردش خون و اعصاب تأثیر می‌گذارد و از طریق پوست جذب میشود. موارد مصرف حمام معطر با رزماری عبارتند از : افت فشار خون،‌ اختلالات عروق محیطی،‌ وریدهای واریسی و درد روماتیسمی، کوفتگی و کشیدگی رباط‌ها. دم کرده حاصل از 50 گرم برگ رزماری در نیم لیتر آب به یک وان کامل افزوده میشود. عصاره تام رزماری نیز موجود است. بعلت ویژگیهای تونیک آن، استحمام با رزماری به بهترین وجه در صبح (همانند استحمام با اکیر ترکی) و متعاقب آن استراحت کافی در بستر صورت می‌گیرد.

آویشن (Thyme)

اسانس آویشن بصورت محسوسی جذب و بمقدار زیادی از طریق ریه‌ها دفع میشود. همچنین اسانس تبخیر شده از آب داغ بخور داده میشود. در تمامی موارد مصرف عمومی آویشن استحمام با آن نیز مفید است. برای مثال بعنوان یک برطرف کننده اسپاسم و گشاد کننده برونش‌ها؛ در سرفه‌های مزمن، آمفیزم و کودکان مبتلا به سرفه خروسکی کاربرد دارد.

بابونه (Chamomile)

در مصرف موضعی، بابونه عمدتاً ترمیم زخم را تسریع و اسپاسم مرتبط با هموروئید و تحریک و سوزش ناشی از اگزمای مزمن را برطرف میکند. دم کرده 100 گرم از گل‌های بابونه (برای مصارف استحمام) برای استحمام کامل یا یکی از عصاره‌های موجود بابونه به کار رفته است. بابونه بیشتر برای استحمام نسبی و کمپرس مورد استفاده قرار گرفته است. یک روش مرسوم و کاملاً شناخته شده استحمام با بابونه برای هموروئید است. ساده‌ترین روش، قرار دادن گلهای بابونه(باندازه یک کف دست) داخل یک سطل و افزودن 2 یا 3 لیتر آب جوش به آن است. آنگاه بیمار روی سطل نشسته و کاملاً آنرا درزگیری می‌نماید ضمن آنکه توسط یک پتو به طور کامل پوشیده شده است.

بومادران (Yarrow)

اثر آن شبیه بابونه و عمدتاً ضد التهاب و ضد اسپاسم است. همچنین دارای مواد تلخ تونیک و تانین میباشد. بومادران عمدتاً برای مشکلات زنان در مواردی که ترشحات زنانه و خونریزی وجود نداشته باشد توصیه شده و بیش از همه برای بیماریهای اسپاستیک درگیر کننده پارامتریوم رحم مصرف میشود و در حال حاضر مصرف داخلی آن برای این منظور مورد بحث میباشد. مصرف خارجی آن عمدتاً برای وان حمام نشسته (Sitz baths) و نیز وان حمام کامل است. همچنین میتوان از عصاره‌های موجود برای استحمام استفاده کرد.

اسطوخدوس (Lavander)

اسطوخدوس (لاواند) دارای اثرات تونیک و محرک عمومی روی سیستم عصبی است. استحمام با لاواند درمان مناسب برای Neurovegetative dystonia است. امروزه مشخص شده که رایحه معطر اسانس گیاهان لاواند،‌ بادرنجبویه، رزماری فقط یک اثر مطبوع و آرایشی ندارد بلکه واجد ویژگیهای درمانی است که نبایستی از نظر دور بماند. اثر درمانی لاواند بعلت تحریک اعصاب بویایی است که به مغز انتقال یافته عمدتاً مراکز اتونوم در مغز میانی را تحت تأثیر قرار میدهد.

استحمام با سیلیس( Silica Baths )

سیلیس دارای خواص محرک موضعی است و به نظر میرسد یک اثر اختصاصی روی متابولیسم پوست، بافت سلولی زیر جلدی و لیگمانها و تاندون‌ها برای مثال بعد از شکستگی‌های مچ پا داشته باشد. اما جزئیات آن به طور کامل شناخته نشده است. گیاه دم اسب یا کاه جو دو سر مورد استفاده قرار گرفته است. موارد مصرف عبارتند از : بیماریهای روماتیسمی و عصبی، اگزمای مزمن و درماتیت عصبی، همچنین اختلالات موضعی عروق محیطی، سرمازدگی و تورم بعد از ترومبوز.

استحمام با Hayseed و کیسه‌های Hayseed

(Flores graminis) Hayseed برای درمان روماتیسم مورد بررسی قرار گرفته و استحمام با آن عمدتاً برای درمان بیماریهای روماتیسمی و متابولیک به کار رفته است. جوشانده 500 گرم از آن در 5-4 لیتر آب به استحمام کامل اضافه میشود. عصاره‌های تام نیز بسیار مفیدند.

انجمن درمانگران ایران

نویسنده : دکتر رضا بخردی