هوا بس ناجوانمردانه سرد است ....»
ز بس غم دارد ایران اش، دل ملت پر از درد است.
ز بس خون رفته از جانش، رخ مام وطن زرد است.
تن نسل جوان رنجور؛ از دود است و از گرد است.
کسی گر حرف حق گوید، ز صحن جامعه طرد است
هوا بس ناجوانمردانه تر _ از هر زمان _ سرد است.
وطن شد کربلا، کار خلایق گریه زاری شد
دریغا انقلاب ما، اسیر بدبیاری شد
چپو شد مجلس شورا، دمکراسی فراری شد
به حبس افتاد آزادی، عدالت تحت پیگرد است
هوا بس ناجوانمردانه تر _ از هر زمان _ سرد است.
گرفتار آمده ملت، به جمهوری مجبوری
ز فرط غصه میخندد، برین جمهوری زوری
تبهکاران آدمخور، طلبکاران جمهوری
همه جمهوری ما، تابع دستور یک فرد است
هوا بس ناجوانمردانه تر _ از هر زمان _ سرد است.
کجائی ای سخنور، ای امید ناامید ما
درین سرما ندیدی، سینه پهلوی شدید ما
بسوزد ریشه جان را، زمستان جدید ما
عجب سرمای تازه، ناجوانمردست و نامرد است
هوا بس ناجوانمردانه تر از روزگار وحشت وظلمت، ز عهدی که تو دیدی، شاعرا، صاحبدلا، سرد است!
سمند طلایی 950 میلیون تومانی، وجود خارجی ندارد و یک شوخی 13 بود.
این ماجرا که با بهرهگیری از تجربیات دروغهای کج شدن برج میلاد و همچنین فروش واحدهای اداری این برج با قیمت متری 4 میلیارد تومان تدوین شده بود، در نوروز 88 توانست توجه رسانهها و کاربران اینترنت را به خود جلب کند.
با وجود این که حوصله انجام اقدامات لازم برای گسترش این دروغ را نداشتم،
اما انعکاس آن در وبسایتهای خبری و همچنین بخش خبری 20:30 شبکه 2 سیما،
باعث سرعت بخشیدن به انتشار آن شد.
چندین نفر شک کرده بودند که این
قضیه کار من باشد. چوندر هفتهنامه دنیای خودرو، اسم من را هم کنار آن
مطلب چاپ کرده بودند. با توجه به این که امنیت و دوام دروغ سمند طلایی در
خطر بود، فیلم آن را هم منتشر کردیم تا کاربران دچار سردرگمی شوند.
هدف از دروغ 13 امسال، اثبات یک موضوع خیلی مهم بود. اتفاقیکه به خاطر آن زیر سوال رفتم و چون باور کردن حرفهایم برای خیلیها دشوار بود، خودم را متهم به دروغگویی کردند. شیوه انتشار خبر سمند طلایی، دقیقا همان روشی است که 3 سال قبل پیمان ابدی از آن استفاده کرد تا خود را بدلکار «حرفهای» کبرا 11 معرفی کند. او چند عکس را نشان داد و رسانهها باور کردند که راست میگوید. ابدی پس از این که در ایران به شهرت رسید، تازه شروع به کسب تجربه کرد. او گفته بود 1200 مرسدس و ب.ام.و را در آلمان چپ کرده، اما از پس واگونی یک پژو 405 هم بر نیامد. هیچ کس هم از این فرد نخواست تا مدرک بدلکاری حرفهای خود را نشان بدهد. نتیجه این شد که وقتی من گفتم او دروغگو است، همان اتهام را به خودم زدند. اما حالا که کبرا 11 آلمان هم حرفهای بودن پیمان ابدی را تکذیب کرده، باید اعتراف کنیم که به سادگی فریب یک فرد فرصتطلب را خوردیم و هنوز اجازه میدهیم فعالیت کند.
در نوروز 88 هم خیلیها با دیدن 2 عکس از سمند طلایی و خواندن ماجرای مبهم آن، باور کردند که چنین سمندی وجود دارد. در صورتی که تنها دو عکس و یک فیلم تنها مدرکی بود که ارائه شد.
لازم میدانم از هفتهنامه دنیای خودرو، خشایار نظریان، امین آزاد، بابک تهرانی، فرزاد فخرالدین، امین و نریمان کریمزاده که در انتشار دروغ 13 نوروز 88 من را یاری کردند، تشکر کنم.
اگر نظری درباره این دروغ دارید، ممنونمی شوم بگویید تا در گزارش از آن استفاده کنم. گزارشی از ساخته شدن این سمند و اتفاقات و واکنشهای جالب پس از انتشار خبر سمند طلایی را بهزودی از طریق یکی از رسانهها منتشر خواهم کرد.