حداقل شب عید جای این زن کنار خیابان نبود

http://www.gigaimage.com/images/copp2jkbv84f317vjd4s.jpg
نازنین مریم ...وای نازنین مریم . . .

هنوز صدای سازش توی گوشم هست، در فاصله چند روز مانده به شب عید که سرمای زمستان آخرین زور خودش را می زند کنار پیادرو، جلو بانک کز کرده بود و سرش رو بالا نمی کرد.
دیدن و شنیدن صدای سازش مجموعه ای از دغدغه ها را کنار هم قرار می داد. اما من فقط می دانم حداقل شب عید جای این زن کنار خیابان نبود، از صدای سازش خوشم می آمد، نه بخاطر مهارت نوازندگی، بلکه بدلیل انگیزه و شرفی که بخرج داده بود. دلم می خواست زنهایی که تن قروشی را تنها راه نجات از فقر می دانند آنجا بودند ... اما نه آنها هم شرف دارند به کسانی که با پول دکتری می خرند و شرف می فروشند، به کسانی که وعده می دهند و عمل نمی کنند، به کسانی که حتی بوی خودسوزی را حس نکردند، به کسانی که پول کیسه مردم را در جیب خود می چپانند، به کسانی که به فکر جزایر قمر و کومو و غزه و ونزولا هستند، به کسانی که پول نفت را شب عید هم سر سفره مردم نیاوردند . . .
نظرات 1 + ارسال نظر
امیر شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:29 ق.ظ

وای بر من وای بر ما
و گاهی می رسد غمی که هر جوان صاحب بصیرتی را به یکباره پیر می کند
حشا حاشا که از مرگ نهراسیده باشم ترسم ام از مردن دز سرزمینیست که مزد گورکنی از بهای آزادی انسان فزون باشد...
اگر کلیپی از این صحنه کرفتی برام بفرس ممنون می شم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد